معرفی کتاب: بهم_میاد ؟!

نیازمندی های ایران| تولیدی و عمده فروشی کفش و کتونی زنانه و مردانه در تهران و اسلامشهر

معرفی کتاب: بهم_میاد ؟!

۱۴۶ بازديد
به نام خدا 


نویسنده: رنده عبدالفتاح
مترجم: #محسن بدره حسنی

رمان درمورد دختری به نام «اَمَل» با تابعیت فلسطینی_مسلمان و اهل استرالیا است و حول محور روابط «اَمَل» (یعنی خانواده و فامیل‌های خودش، دوستانش و خانواده‌ی آن‌ها، همسایه‌ی پیرشان، که همه‌ی آن‌ها هم از کشورهای دیگر به #استرالیا مهاجرت کرده‌اند)، می‌گردد.

خانم عبدالفتاح در شخصیت «اَمَل» سعی دارد تا مشکلات یک مهاجرِ مسلمان، که دست بر قضا تصمیم گرفته است تا هویت خودش را به عنوان یک مسلمان حفظ کند و از ۱۶سالگی در مدرسه‌ای که حتی یک مسلمان هم در آن نیست، شروع به گذاشتن حجاب کند، را بازگو کند.

اَمَل دختر بسیار باهوشی است که از خواندن مکالماتش با دیگران، آدم را جذب خودش می‌کند و خواننده را در ماجرای داستان غرق می‌کند. طوری که آرزو می‌کردم کاش کتاب هرگز تمام نشود.

ماجرا از این قرار است که «اَمَل» تصمیم گرفته با شروع ترم جدید، با حجاب کامل در مدرسه حاضر شود. مدرسه‌ای که هیچ دانش‌آموز مسلمانی در آن نیست و دغدغه‌ی دخترانش آخرین مدل موی روز و... است، که اگر کسی مدل مویش طبق مُد روز نباشد، توسط بقیه به راحتی مسخره می‌شود! و در جامعه‌ای که دولتش سعی دارد مسلمان بودن را مساوی تروریست بودن نشان دهد. مطمئناً در این جامعه و در این مدرسه، داشتن نمادی از اسلام، آن هم حجاب، کار راحتی نیست.
از طرفی اَمَل عاشق پسری از پسرهای کلاس به اسم «آدام» است. اَمَل با اینکه عاشق آدام است اما عشق را در روابط آزاد جنسی، که در استرالیا مرسوم است، نمی‌خواهد و آن را در حد چهارچوب اسلام حفظ می‌کند. (عقیده چیزی جز عمل نیست..)

یک موضوعی که رمان را جذاب کرده، این است که در کنار جریان داشتن زندگی اَمَل، داستانِ اطرافیانِ او هم به موازاتِ داستان و از دید اَمَل دنبال می‌شود.
«لیلا» یکی از دوستان اَمَل است که در خانواده‌ای به شدت عقب‌مانده (از نظر فرهنگی) به دنیا آمده، خانواده‌ی لیلا طبق فرهنگِ روستایی (که از آن‌جا آمدند) می‌خواهند مانع درس خواندن لیلا شوند و در عوض او را وادار به ازدواج می‌کنند. آن‌ها اسم خود را گذاشتنه‌اند مسلمان و کارهای افراطی و غلط‌شان را به اسلام نسبت می‌دهند در حالی که یک بار هم #قرآن نخوانده‌اند! داستان لیلا و ماجراهای او هم در کنار داستانِ شخصیت اصلی مطرح است.
و همچنین شرح ماجرای پیر زن همسایه و مشکلات مهاجرتش از #یونان تا استرالیا و... .
این داستان‌های موازی که کاملا درون زندگی اَمَل پنهان شده‌اند باعث هیجانی‌تر شدن رمان شده است.

در نهایت این رمان بسیار زیبا را به #جوانان و #نوجوان (به شرط درک و پذیرش مسائلی چون اختلاف فرهنگ استرالیا و #ایران ) پیشنهاد می‌کنم.


تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.